Web Analytics Made Easy - Statcounter

دوباره کم‌کم صدای پای ماه مهمانی خداوند شنیده می‌شود. سحر‌های مناجات و استغفار فرا می‌رسد. «اللَّهُمَّ رَبَّ شَهْرِ رَمَضَانَ...» طنین‌انداز می‌شود. رنگ معنویت بیشتر از زمان‌های دیگر به زندگی‌مان عمق می‌بخشد و ماه‌رمضان در آستانه حلول در آسمان بندگی است. آرزوی همه ما این است که بتوانیم در این روز‌های پایانی ماه شعبان، خودمان را به بهترین شکل ممکن آماده ورود به ماه مبارک رمضان کنیم.

بیشتر بخوانید: اخباری که در وبسایت منتشر نمی‌شوند!

بشیتربخوانید

خدا از اول شب جمعه رمضان تا طلوع فجر پذیرای توبه بندگان است

برای رسیدن به این هدف، به یک روایت شریف از امام رضا (ع) اشاره خواهیم کرد. مرحوم شیخ صدوق در کتاب شریف عیون‌اخبارالرضا از حضرت علی‌بن‌موسی‌الرضا (علیه‌السلام) روایتی را نقل کرده که در آن، حضرت (ع) توصیه‌هایی را برای روز‌های آخر ماه شعبان به اباصلت هروی می‌فرمایند. حجت‌الاسلام‌والمسلمین «علی سعیدیان»، که به عنوان کارشناس دینی در برنامه‌های شبکه‌های یک، قرآن و ... صداوسیما حضور داشته، در گفتگو با زندگی‌سلام به نکات تامل برانگیزی درباره این روایت گوهربار و توصیه‌های آن اشاره می‌کند. همچنین از ضرورت آماده‌شدن برای ورود به ماه مبارک رمضان می‌گوید که متاسفانه افراد زیادی از آن غافل هستند.

ضرورت سنخیت پیداکردن با خدا قبل از ورود به مهمانی‌اش
امام رضا (ع) در ابتدای این روایت می‌فرمایند: «ای اباصلت، ماه شعبان بیشترش گذشت. در این چند روزی که باقی مانده تدارک کن...». اما چرا باید برای ورود به ماه مبارک رمضان در خودمان آمادگی‌هایی ایجاد کنیم؟ حجت‌الاسلام «علی سعیدیان» به این سوال پاسخ می‌دهد: «در ماه مبارک رمضان، ما قرار است به یک مهمانی بزرگ برویم. همه ما برای مهمانی‌های دنیایی در بُعد ظاهری، خودمان را مرتب و آراسته می‌کنیم و در بُعد باطن هم اگر کینه یا آلودگی باشد، تلاش می‌کنیم آن را رفع کنیم، چون آدم‌هایی که به یکدیگر علاقه و سنخیت ندارند، این‌ها نمی‌توانند در یک جا دور هم جمع شوند. مهم‌ترین مسئله‌ای که به نظر می‌رسد برای ورود به ماه رمضان باید به آن توجه شود، این است که هرچه زودتر این سنخیت را در خودمان ایجاد کنیم. یعنی اگر قرار است به خدایی که نور است و دعوت او نور است، لبیک بگوییم و در ماه رمضان مهمان او باشیم، باید یک حداقل‌هایی در خودمان ایجاد کنیم و اگر نور نشدیم، حداقل ظلمت محض هم نباشیم».

رضایت خداوند از ما؛ قاعده مهم استجابت دعا
«ماه رمضان یک قرار معنوی است، یک ملاقاتی است که قرار است خداوند به همه ما عنایت ویژه‌ای در آن داشته باشد و حتی خوابیدن و نفس‌مان در آن عبادت و تسبیح خداوند باشد، اما پیش‌نیاز‌هایی دارد». این کارشناس مذهبی درباره این پیش‌نیاز‌ها و بخشی از روایت که امام رضا (ع) درباره این روز‌ها توصیه می‌کنند به دعاکردن‌های بیشتر، می‌گوید: «در تمام روایت‌های ما به این نکته پرداخته شده که اگر قرار است خداوند لطفی به ما بکند، ما هم باید یک کار‌هایی انجام بدهیم.

در قواعد دنیوی‌اش هم این‌طور نیست که این ارتباطات موثر یک طرفه باشد: «گرت هواست که معشوق نگسلد پیمان، نگاه دار سر رشته تا نگه دارد». به یک تعبیر در قرآن هم به این موضوع اشاره می‌شود و می‌فرماید: «رَضِیَ ا... عَنهُم وَ رَضوا عَنهُ»، اگر قرار است شما از من راضی باشید و بهترین‌ها برای‌تان رقم بخورد، اول باید من را از خود‌تان راضی کنید و من باید از شما راضی بشوم. شاید این قاعده مهم استجابت دعا هم باشد یعنی اگر قرار است دعای ما مستجاب بشود، قاعده اول این است که استجابت کنیم دعوت خداوند را یعنی خواسته‌های خداوند را، به تبع آن هم خداوند ان‌شاءا... خواسته‌های ما را اجابت خواهد کرد».

رمز بهره‌بردن از برکات تمام‌و‌کمال رمضان
این کارشناس دینی درباره این‌که چرا بعضی افراد از برکات این ماه بی‌بهره می‌مانند، می‌گوید: «این خیلی مهم است که درک کنیم در این ماه کجا داریم می‌رویم و قرار است مهمان چه کسی بشویم یعنی عظمت خداوند را درک کنیم و در پس درک این‌ها، آن‌جاست که می‌شود از برکات و فیوضات ماه مبارک رمضان بهره برد. آن کسی از برکات تمام و کمال ماه مبارک رمضان بهره‌مند می‌شود که قبلش این آمادگی را در خودش ایجاد کرده باشد یعنی آن ظرفیت وجودی‌اش را بالا ببرد. هرچه ظرف وجودی ما کوچک‌تر باشد، طبیعتا نمی‌توانیم از رحمت ویژه خدا بیشتر دریافت کنیم.

این ظرف وجودی هرچقدر بزرگ‌تر باشد، رحمت خداوند و لطف او هم بیشتر شامل حال ما خواهد شد. مطلب مهم این است که این ظرف باید آن‌قدر بزرگ باشد تا هرچقدر می‌شود از عنایت رب‌العالمین دریافت کرد و اگر کسی هم نتوانست از این ماه بهره برد، به کم کاری خودش ربط دارد وگرنه خداوند هیچ چیز را در ماه مبارک رمضان در قبال بندگانش کم نمی‌گذارد، مبانی او نه تنها کم‌گذاشتن نیست بلکه عنایت ویژه‌تر است.»

فلسفه اصلی رمضان، تقویت اراده ماست
«یک نکته کلی و مهم درباره این توصیه‌های امام‌رضا (ع) که نباید از آن غفلت کرد، این است که یک مسئله باید برای همه ما روشن شود که دینداری به پوسته و زواید نیست». او ادامه می‌دهد: «ماه رمضان آمده تا به من بگوید که از یک صبح تا شب، حلال‌های خداوند را باید از خودمان منع کنیم و یک ماه باید این کار را تکرار و تمرین کنیم. وقتی حلال‌های خداوند مانند آب، غذا و ... را بتوانیم بر خودمان منع کنیم، یاد می‌گیریم و به ما کمک می‌شود که بعدا بتوانیم در برابر حرام‌های خداوند هم محکم بایستیم. شاید بشود گفت فلسفه اصلی ماه رمضان، همین تقویت اراده ماست، تقویت قدرت ماست. این خیلی مسئله مهمی است که اگر به آن دقت کنیم و توجه داشته باشیم، به رشد معنوی ما کمک زیادی خواهد کرد. ما غالبا دین‌مان، پوسته‌ای است. در احوالات مردم آخرالزمان، پیامبر (ص) فرمودند که مردم به پوسته‌های دین خیلی دقت می‌کنند، اما به باطن و صفات باطنی که در نهایت هم خداوند قرار است بر اساس باطن درباره ما حکم کند، کمتر توجه دارند. البته آن ایرادات باطنی را شناختن با تفکر حاصل می‌شود».
بزرگ‌ترین غفلت ما، بی‌توجهی به باطن‌مان است

حتما بار‌ها شنیدید که برترین عمل در ماه مبارک رمضان و شب‌های قدر، فکر کردن و تفکر است، اما ما باید راجع به چه چیزی اندیشه کنیم؟ حجت‌الاسلام «سعیدیان» در پاسخ به این سوال می‌گوید: «اول راجع به خودمان و درون‌مان. چون خودمان می‌دانیم که در درون‌مان چه خبر است و چه بدی‌ها و رذایلی وجود دارد تا بتوانیم آن‌ها را رفع و دفع کنیم. سپس با یک باطن نورانی، مهمان خدا بشویم تا بهتر از عنایت‌های خداوند بهره ببریم.

معمولا بزرگ‌ترین غفلت ما این است که فقط به ظواهر شریعت اهمیت می‌دهیم که البته مهم هم هست، اما مهم‌تر از آن وجود دارد و آن باطن انسان و حقیقت است، کمتر توجه می‌کنیم. شهید دیالمه که در مشهد درس می‌خوانده، جمله معروفی دارد که گفته ما روزی ۱۰ بار به خداوند دروغ می‌گوییم، توی روی او نگاه می‌کنیم و می‌گوییم «ایاک نعبد»، خدایا ما بنده تو هستیم در حالی‌که بنده خیلی چیز‌های دیگر هم هستیم و شاید تنها چیزی که بنده آن نباشیم، خداوند عالم است. بیایید در این ماه، عبارت‌خوان صرف نباشیم. اگر در ماه مبارک رمضان قرآن می‌خوانیم، این قرآن خواندن فقط عبارت‌خوانی صرف نباشد و سعی کنیم که مفاهیم را بر نفس خودمان تطبیق دهیم. اگر دعای ابوحمزه، افتتاح و ... قرائت می‌کنیم، فقط عبارت‌خوانی نکنیم و ببینیم چه چیز‌هایی را باید بر اساس این دعا‌ها در درون‌مان کسب کنیم. این مهم‌ترین چیزی است که می‌شود از برایند روایت‌های ما دریافت کرد و شاید بتوان گفت که کمتر به آن اشاره می‌شود. معمولا می‌گویند که باید روزه‌تان فلان‌طور باشد و از درون غافل می‌شوند».

نمی‌شود بخشنده نباشید و بخشیده شوید
در بخشی از این روایات امام‌رضا (ع) می‌فرمایند: «.. و امانتی بر گردن خود باقی مگذار مگر آن که آن را ادا کنی و هم در دلت کینه هیچ مؤمنی نباشد مگر این که آن را از دل بیرون کنی...». این کارشناس مذهبی درباره این بخش از روایت می‌گوید: «یک حدیث معروف است که هم از امام‌رضا (ع) و هم از پدرشان موسی بن‌جعفر (ع) نقل شده است. این حدیث هم زنگ خطر است و هم به نوعی کارکرد تربیتی دارد. تعبیر آن روایت این است که لعنت خدا بر کسی که با آبروی دیگران بازی کند. اغلب کینه‌ها، دشمنی‌ها و نفرت‌ها زمانی ایجاد می‌شود که کسی هتک حرمت می‌کند و آبروی دیگران را می‌برد. نمی‌شود شما بگویید من خدای ارحم‌الراحمین را قبول دارم، امام‌رضای رئوف و موسی بن‌جعفرِ کاظم‌الغیظ را دوست دارم، ولی خودتان نه بخشنده باشید، نه رئوف باشید و نه بتوانید آن جایی که لازم است عصبانیت‌تان را کنترل و آن را مدیریت کنید. خیلی مهم است که ما یادمان نرود و فراموش نکنیم که قرار است ما به آن صفاتی که از ائمه به ما رسیده، باید به عنوان الگو و سرفصل زندگی برسیم.

از امام عسگری (ع) پرسیدند که شیعه شما چه کسی است؟ حضرت فرمودند شیعیان ما آن کسانی هستند که آثار ما را تبعیت بکنند، احوال ما را دقت کنند و آن نکات برجسته را در زندگی به عنوان سرمشق به کار بگیرند. قرار است زیر سایه خدایی که ارحم‌الراحمین است و به راحتی می‌بخشد، ما هم بخشنده شویم. اشاره حضرت به کنار گذاشتن کینه‌ها قبل از ورود به ماه رمضان، یعنی همین، البته سخت هم هست، چون نفس کار خودش را انجام می‌دهد، اما برکاتش در آن‌جا نمایان می‌شود که بعد از بخشیدن، درون شما نور می‌شود، سنخیت با خداوند پیدا می‌کند و آماده دریافت عنایت‌الهی می‌شود.»

کسی متوکل نمی‌شود مگر ...
امام‌رضا (ع) در سخنی گوهربار در همین روایت می‌فرمایند: «.. در امور نهان و آشکارت بر او توکل و اعتماد کن...»، اما این توکل بر خداوند چرا مهم است؟ حجت‌الاسلام «سعیدیان» می‌گوید: «کسی متوکل نمی‌شود مگر این که سه صفت خداوند را بتواند درک کند و با همه وجود، آن‌ها را باور کند. اولین صفت آن است که باور کند خدا مهربان است و او را دوست دارد. یعنی آن خدایی که می‌گوید مادر محبت اش قطره و محبت من دریاست، باور کند. اگر با همه وجود درک نکنیم که او ما را دوست دارد، نمی‌توانیم یک متوکل واقعی شویم. دومین صفت و نکته این است که باید درک کنیم خداوند حکیم است، آینده را می‌بیند و ما از آن خبر نداریم و آن را نمی‌بینیم.

من اطلاعی از ثانیه بعدی‌ام ندارم و شاید تصمیم‌گیری‌های من برای آینده من، اتفاق خوبی را رقم نزند هرچند در بُعد ظاهر به خوبی آن را بررسی کرده باشم و انتظار نتایج خوبی داشته باشم، اما خداوند می‌داند که نتیجه آن در ۱۰ سال آینده چه ضرر‌هایی خواهد داشت. پس باید حکمت خدا را هم باور بکنیم، خدای مهربانی که حکیم است و قدرت هم دارد. سومین صفت، پذیرفتن قدرت داشتن خداوند است.

مرحوم شیخ حر که مدفون در حرم امام رضا (ع) است، می‌گوید که گاهی خداوند به بنده‌هایش گلایه می‌کند و می‌گوید بنده‌های من، این همه در کتب آسمانی گفتم من قادرم، توانا هستم، بخشنده هستم و ...، من که نمی‌خواستم از خودم تعریف کنم؛ می‌خواستم بگویم که بیایید و با من عهد ببندید، من توانمندم که کار را به جایی برسانم که مطلوب شماست و بهترین سرنوشت برای شما رقم بخورد. خدای توانا، مهربان و حکیم را در ذهن و باطن می‌توان به او توکل کرد. اگر این سه صفت خداوند را باور نکنیم، این توکل به سرانجام نمی‌رسد»

این ذکر باید شما را به یک هدف متعالی برساند
«.. در باقی‏مانده این ماه زیاد این ذکر را بگو: اللّهم إن لم تکن قد غفرت لنا فی ما مضی من شعبان فاغفر لنا فیما بقی منه»؛ این کارشناس مذهبی درباره این ذکر می‌گوید: «این عبارت قرار است شما را به یک هدف متعالی رهنمون کند. شما به خداوند می‌گویید که من از درون پشیمان هستم و اگر تو هنوز این پشیمانی من را نپذیرفتی، در بقیه روز‌های باقی مانده تا مهمانی خودت، من را مورد لطف و بخشش خود قرار بده. یعنی شما از درون در حالت شکسته و التماس از خداوند درخواست بخشش می‌کنید و انگار می‌گویید که خدایا من این ذکر را گفتم، ولی از درون هم قلبا پشیمان هستم. در بُعد ظاهر؛ توبه کردن فایده ندارد. «توبه بر لب، سبحه بر کف، دل پر از شوق گناه / معصیت را خنده می‌آید ز استغفار ما». این‌طور نباید باشد. استغفار یک عمل درونی و پشیمانی باطنی است، آن پشیمانی باطنی اگر اتفاق بیفتد، این ذکر‌ها هم اثر می‌کند وگرنه عبارت‌خوانی صرف ما را به سر منزل مقصود نمی‌رساند؛ بنابراین وقتی این توصیه امام‌رضا (ع) را عملی می‌کنید باید به معنای تک تک فراز‌های آن دقت کنید و با همه وجود طالب آن‌ها باشید.»

توصیه‌های امام رضا (ع) برای روز‌های آخر شعبان
متن روایت توصیه‌های امام رضا (ع) برای روز‌های آخر ماه شعبان به اباصلت هروی بنابر نقل شیخ صدوق چنین است: «اباصلت می‌گوید در آخرین جمعه ماه شعبان، به محضر حضرت امام‌رضا (ع) وارد شدم. آن حضرت به من فرمودند که‌ای اباصلت، ماه شعبان بیشترش گذشت و این جمعه آخر آن است، پس آن چه از اعمال خیر که در این ماه در انجام آن کوتاهی کرده‏ای در این چند روزی که باقی مانده تدارک کن و بر تو باد به انجام آن چه به حال تو مفید است و ترک آن چه برای تو فایده‏ای ندارد و دعا و استغفار و تلاوت قرآن را افزون کن و از گناهان و نافرمانی‌هایت به‏سوی خدا بازگرد و توبه نما تا ماه خدا به تو رو کرده باشد در حالی که تو با خدایت اخلاص ورزیده باشی و امانتی بر گردن خود باقی مگذار مگر آن که آن را ادا کنی و هم در دلت کینه هیچ مؤمنی نباشد مگر این که آن را از دل بیرون کنی؛ و هیچ گناهی را که مرتکب بوده‏ای وامگذار مگر آن که آن را رها کنی و از آن دوری گزینی و از خداوند پروا داشته باش و در امور نهان و آشکارت بر او توکّل و اعتماد کن و هر کس بر خدا توکّل کند همانا خداوند او را کافی است،

زیرا خداوند کار خود را به انجام می‌رساند و برای هر چیز اندازه‏ای قرار داده است و در باقی‏مانده این ماه زیاد این ذکر را بگو: «اللّهم إن لم تکن قد غفرت لنا فی ما مضی من شعبان فاغفر لنا فیما بقی منه». یعنی: پروردگارا! اگر تاکنون در این ماه ما را نبخشیده‏ای، پس از تو می‌خواهیم که در باقی مانده این ماه ما را ببخشی و بیامرزی. زیرا خداوند تبارک و تعالی در ماه شعبان مردم بسیاری را به خاطر احترام ماه مبارک رمضان از آتش آزاد می ‏کند.

منبع: روزنامه خراسان

باشگاه خبرنگاران جوان وب‌گردی وبگردی

منبع: باشگاه خبرنگاران

کلیدواژه: ماه رمضان توصیه های امام رضا ماه مبارک رمضان اگر قرار حجت الاسلام ورود به ماه باقی مانده ماه شعبان ماه رمضان همه ما روز ها

درخواست حذف خبر:

«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را به‌طور اتوماتیک از وبسایت www.yjc.ir دریافت کرده‌است، لذا منبع این خبر، وبسایت «باشگاه خبرنگاران» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۷۳۶۲۹۷۹ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتی‌که در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.

با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.

خبر بعدی:

خداوند برای انسان‌ها رستگاری می‌خواهد

از سلسله جلسات تدبر در سوره «رعد» که از سوی مدرسه دعا و نظام‌سازی وابسته به مجمع مدارس دانشجویی قرآن و عترت دانشگاه تهران برگزار می‌شود، شب گذشته یکشنبه 16 اردیبهشت در مسجد کوی دانشگاه تهران برگزار شد. طی آن هانی چیت‌چیان با اشاره به آیات 11 تا 15 این سوره مبارکه، دلایلی متقن در باب ولایت الهی و اینکه تنها ولایت خداوند و هر آن کس که ولایت او از جانب خدا تأیید شده است، وسیله‌ای برای رستگاری و کمال انسان است، به میان می‌آورد.

در بخشی از آیه 11 سوره مبارکه «رعد» چنین بیان می‌شود که «... إِنَّ اللَّهَ لَا یُغَیِّرُ مَا بِقَوْمٍ حَتَّیٰ یُغَیِّرُوا مَا بِأَنْفُسِهِمْ...»(یقیناً خدا سرنوشت هیچ ملتی را به سوی بلا، نکبت، شکست و شقاوت تغییر نمی‌دهد تا آن که آنان آنچه را از صفات خوب و رفتارشایسته و پسندیده در وجودشان قرار دارد به زشتی‌ها و گناه تغییر دهند) از معنای این فراز از آیه مشخص می‌شود که هر جامعه‌ای سهمی از رشد و هدایت دارند و این امر به شکل پیش‌فرض برای آنها تعیین شده است به این معنی که خداوند برای همه انسان‌ها با هر ظرفیت و جایگاهی چیزی غیر از فلاح و رستگاری نمی‌خواهد حال آن که عده‌ای اصرار به آن دارند تا با تغییر سرنوشت خود آن را به سمت زشتی و شقاوت منحرف ساخته و تغییر دهند.

بر این اساس مبنای آفرینش الهی بر پایه هدایت انسان استوار است و اینگونه نیست که خداوند حتی با لحظه‌ای رها کردن انسان، موجبات لغزش و به ورطه ضلالت و گمراهی افتادن او را فراهم سازد؛ به زبانی عامیانه تنظیمات کارخانه‌ای آفرینش انسان بر مدار هدایت و ارزانی ساختن مواهب و نعمات الهی مقرر شده است و البته چه بسا در طول تاریخ بشریت اقوامی بوده و هستند که درصدد برهم زدن و خراب کردن این قانون الهی بوده و سعی در تغییر آن داشته‌اند.

براساس آنچه که قرآن به آن اشاره دارد، چه بسیار اقوامی که سعی در برطرف ساختن زندگی هدایتگر و سعادتمند از خود داشته و راه ضلالت و گمراهی را در پیش کشیدند، همچوم قوم «ثمود»، «اسرائیل» و «لوط» و وقتی صحبت از قوم می‌شود، یعنی تشکلی که بر انجام کاری و فعلی مشترک اجماع دارند. این تعبیر با عبارت امت که هدف و سرانجامی مشترک را برای خود تعیین کرده و به سمت آن پیش می‌روند، متفاوت است.

به بخش دیگری از آیه 11 این سوره توجه کنید: «... وَإِذَا أَرَادَ اللَّهُ بِقَوْمٍ سُوءًا فَلَا مَرَدَّ لَهُ ۚ وَمَا لَهُمْ مِنْ دُونِهِ مِنْ وَالٍ ...»(و هنگامی که خدا نسبت به ملتی آسیب و گزند بخواهد [برای آن آسیب و گزند] هیچ راه بازگشتی نیست؛ زیرا برای آنان جز خدا هیچ یاوری نخواهد بود) با دقت در این فراز، متوجه می‌شویم که حتی اگر قرار باشد بر قومی مورد و پیشامد ناگوار و سوئی وارد شود آن نیز از اراده خداوند ناشی می‌شود. در نتیجه اینگونه نیست که حتی به فرض قومی راه انحراف و نگون‌بختی را برای خود انتخاب کرده باشد، خداوند نیز رأی و نظرش بر این باشد، بلکه ممکن است به آن قوم مهلتی برای جبران اشتباه و خطایش را بدهد. این امر از جمله اوصاف صبور و بخشندگی خداوند است و نکته جالب توجه اینکه علامه طباطبایی در تفسیر المیزان نیز به این امر صحه گذاشته است.

در روایات زیادی از معصوم(ع) این امر نیز مشهود است که خداوند به محض مشاهده ارتکاب بندگان به عمل خیر و صلاح، فوراً به ملائک خود فرمان به ثبت و نگهداری آن را می‌دهد، حال آن که در مورد انجام عمل ناشایست تعللی در ثبت و ضبط اعمال دارد تا فرد یا قوم مرتکب درصدد جبران برآمده یا از کرده خود پشیمان شوند و توبه کنند.

اما سرآخر همه اینها برای اثبات یک مفهوم راستین و حقیقی است و آن اینکه انسان به غیر از خدا ولی و سرپرستی ندارد و سرپرستی اگر به ابنای بشر در طول تاریخ سپرده شده باشد، تنها آن قسم از آن موجه و قابل قبول است که مورد تأیید و تأکید خداوند قرار گرفته باشد. همچنانکه که ما در مقابل ولایت خیر و حق، ولایت کفر و شرک را  نیز داریم و در هر دو جبهه نیز پیروانی وجود دارند، اما تفاوت فاحشی میان آنها قابل مشاهده است.

به آیه 12 سوره «رعد» می‌رسیم که می‌فرماید: «هُوَ الَّذِی یُرِیکُمُ الْبَرْقَ خَوْفًا وَ طَمَعًا وَیُنْشِئُ السَّحَابَ الثِّقَالَ» و البته بعد هم متوجه آیه 13 می‌شویم که در آن آمده است: «وَیُسَبِّـحُ الرَّعْدُ بِحَمْدِهِ وَالْمَلَائِکَةُ مِنْ خِیفَتِهِ وَیُرْسِلُ الصَّوَاعِقَ فَیُصِیبُ بِهَا مَنْ یَشَاءُ وَهُمْ یُجَادِلُونَ فِی اللَّهِ وَهُوَ شَدِیدُ الْمِحَالِ» در این دو آیه صحبت از رعد و برق است. منظور از برق همان زخمه نوری است که به واسطه برخورد دو ابر باردار، آسمان را روشن می‌کند و منظور از رعد نیز صدای نسبتاً مهیبی است که کمی نگرانی و ترس را نیز به دنبال می‌آورد. اما برای چه این مثال در این بخش از سوره «رعد» آمده است؟

در بخشی از آیه 12 این سوره رعد و برق آسمان مایه ترس و امید ذکر شده است. ترس از این ناحیه که ممکن است خطراتی متوجه انسان یا جنبندگان روی زمین داشته باشد و امید از اینکه به واسطه چنین رویداد طبیعی، شاهد بارش رحمت الهی باشیم که به واسطه آن زمین و هر آنچه در آن است، زنده و بارور می‌شود. چنین حالتی میان خوف و رجاء برای اثبات این نکته است که ولایت الهی بر این اساس مقرر شده است. این می‌تواند امری نسبی باشد به این معنا که پذیرفتن ولایت خدا حتماً با سختی‌ها و مرارت‌هایی همراه است، اما در کنار چنین مفهوم در صورت صبر و مداومت انسان، پذیرش ولایت الله سویه‌هایی به غایت نیک و خوشایند نیز دارد. اتفاقاً براساس آنچه که پیشتر اشاره شد، اراده خدا بر آن است تا انسان‌ها ولو با داشتن لغزش و انحرافاتی به سوی کمال و رستگاری حرکت کنند.

در آیه 13 در کنار صحبت از صدای رعدی که گویی از آن تعبیر همه کائنات به جهت تسبیح خداوند برای ارزانی داشتن همه مواهب و نعمات است، صحبت از صواعق می‌شود، ارتعاشی برق‌آسا که اگر با هر جنبنده‌ای از جمله انسان برخورد کند، کار او را یکسره خواهد کرد. مراد از این تشبیه پذیرش ولایت خدا و غیر خداست که با وجود آنکه به فاصله‌ای بسیار کم از یکدیگر قرار دارند، اما در یکی رحمت و سلامت است و در دیگری فنا و نیستی و در ادامه به این نکته تأکید می‌شود که با وجود چنین مثال بلیغ و روشنی همچنان جمعی از افراد سر جنگ با خدا و نافرمانی از ولایت الله را دارند.

مورد دیگری که پس از پذیرش ولایت خدا مطرح است و آیه 14 این سوره به آن اشاره دارد، بحث دعوت است که می‌فرماید: «لَهُ دَعْوَةُ الْحَقِّ ۖ وَالَّذِینَ یَدْعُونَ مِنْ دُونِهِ لَا یَسْتَجِیبُونَ لَهُمْ بِشَیْءٍ إِلَّا کَبَاسِطِ کَفَّیْهِ إِلَی الْمَاءِ لِیَبْلُغَ فَاهُ وَمَا هُوَ بِبَالِغِهِ ۚ وَمَا دُعَاءُ الْکَافِرِینَ إِلَّا فِی ضَلَالٍ» دعوت تنها از جانب خداست و هر آن کس که دعوت خدا را لبیک گوید که در امتداد ولایت الهی است، می‌تواند به فلاح و رستگاری برسد، هر چند که ولایت شیطان و کفر نیز دارای دعوت است و همانطور که به آن اشاره شد، آنها نیز پیروانی دارند، اما نکته جالب توجه اینجاست که ولایت کفر قادر نیست او را به هدفی مشخص و سعادتمند برساند.

وقتی دعوتی صورت می‌گیرد، چه از جانب حق و چه از جانب کفر، دعایی نیز به وجود می‌آید که به نوعی اجابت دعوت است. وقتی بنیان ولایت کفر بنیانی سست و بی‌پایه باشد و دعوت آن نیز با وجود همه زرق و برقش، از وجاهت برخوردار نباشد، لذا دعایی که از سوی پیروانش صورت می‌گیرد، قادر نخواهد بود او را به سرمنزل مقصود و هدف غایی انسانی یعنی کمال و سعادت رهنمون سازد.

دیگر خبرها

  • برق برخی مناطق یاسوج روز جمعه به مدت دو ساعت قطع می شود
  • ضرورت ورود قرآن به بدنه جامعه/ تشریح ماموریت های جامعه المصطفی
  • امیر تتلو در زندان قرآن و نهج‌البلاغه می‌خوانَد | او تمام ‌ماه رمضان را روزه گرفت و برنامه محفل که در شب‌های ‌ماه رمضان پخش می‌شد را نگاه کرد!
  • ثبت حدود۷۰ هزار نفر شب‌اقامت در محل‌های اسکان شهرداری در نوروز ۱۴۰۳
  • حدود۷۰ هزار نفر شب‌اقامت در محل‌های اسکان شهرداری در نوروز ۱۴۰۳
  • قابل توجه مسافران حج؛ ورود این موارد به خاک عربستان ممنوع است
  • برپایی کنگره حضرت رضا (ع) با شعار عدالت / دنیای امروز به درک عدل و ترسیم الگوی رضوی نیاز دارد
  • طرح ممنوعیت ورود موتورسیکلت به بازار اصفهان اجرا شد
  • خداوند برای انسان‌ها رستگاری می‌خواهد
  • چگونه اضطراب را درمان کنیم؟